افغانستان، بحران بیش از هفت میلیون انسان گرسنه
محمد اسحاق فیاض محمد اسحاق فیاض

برنامه غذایی جهان سازمان ملل هشدار داده است به بیش از هفت میلیون نفر در افغانستان از شدت فقر در معرض نابودی قرار دارد. در اعلامیه ای که در اواخر روز جمعه انتشار یافت، سازمان غذایی جهان  اعلام کرده است که به طور عاجل به 257 میلیون دالر ضرورت است تا بتوان برای 7.3 میلیون نفر که در کشور افغانستان به غذا نیاز دارند کمک ک نماید، لوییس امبلیو، مدیر بخش افغانستان در سازمان غذایی جهان گفته است ما تقاضا می کنیم که به ما این امکان را فراهم سازید تا این خلا فزاینده را پر کنیم. سازمان غذایی جهان هشدار داده است که در ماه اگست یعنی حدود چهار ماه بعد، بدون کمکهای بیشتر، مجبور خواهد گردید تا بعضی بخشهای عملیات خود را در افغانستان کاهش دهد.

این خبر بهانه ای است تا یک باردیگر نگاهی هرچند گذرا به وضعیت ناهنجار وغمبار زندگی مردم در سایه فقر اندازیم،  بنا بر گزارش توسعه انسانی سازمان ملل، افغانستان از میان 178 كشور از جهت تأمین امنیت غذایی چهارمین كشور فقیر جهان محسوب می‌شود. براساس آمارهای که از سوی نهادهای دولتی کشور منتشر گرددیه است، بیش از 12 میلیون نفر از كل جمعیت 30 میلیونی افغانستان زیر خطر فقر هستند كه از جمله اين 12 میلیون، 3 میلیون نفر آنها   را كودكان زیر 5 سال تشكیل می‌دهند. طبق آمار وزارت صحت عامه كشور، این كودكان از سوء تغذیه رنج می‌برند و از این 12 میلیون تنی كه در افغانستان زیر خط فقر زندگی می‌كنند، 4/2 میلیون تن از آنها مادرانی هستند كه با فقر دست و پنجه نرم می‌كنند. 38 درصد مادرانی هستند که زندگی خود را در هنگام ولادت و بارداری از دست می دهند، عوامل اساسی آن در  در کمبود و یا بدی غذا نهفته است.

افغانستان در شرايط حاضر با دو چالش عمده در مورد رفاه عمومی و مبارزه با فقر عمومي در کشور مواجه است، يكي گراني مواد غذايي و ناتواني در تامين مواد غذايي در داخل كشور و ديگري افزايش سريع جمعيت. افغانستان يكي از فقير ترين كشور هاي است كه از اين بحران گراني مواد غذايي بيشتري ضربه را متحمل مي شود. افغانستان كه وابستگي زيادي با وارادات موادغذايي دارد، بيشترين ضربه را توده هاي مردم دراين كشور متحمل گرديده است. براساس اعلام رسمي دولت، كشور ما سالانه به شش ميليون تن گندم نياز دارد كه تامين ان در داخل كشور كار بس دشوار است. مشكل اساسي نبود يك زير ساخت و بستر مناسب براي توليد بيشتر مواد غذايي درافغانستان است، تا زماني كه خود افغانستان نتواند نيازهاي عمده مواد غذايي خود را از طريق رشد كشاورزي  و دامد داري برطرف كند اين مشكل همچنان وجود خواهد داشت. درکنار این چالش را در برابر افزايش بی رویه و روز افزون جمعيت در کشور را نیز در نظر بگیرید که در گذر ایام چه شرایط سخت و دشواری را برای مردما به بار خواهد آورد.

در کنار این مشکل بیکاری و توسعه نیافتگی زیرا ساخت های کشور و ادامه جنگ و ناامنی، عوامل اساسی فقر و گرسنگی مردم در افغانستان به شمار می رود، در حالی که این مردم روی گنجی از منابع معدنی خوابیده اند، اما هرگز نمی توانند از آن استفاده نمایند و یا فرصت استفاده را پیدا نتوانسته اند.

آگاهان امور بر این باورند که بیکاری سبب دلسردی مردم نسبت به دولت گردیده و باعث می شود که شماری از جوانان با مخالفین مسلح همکاری کنند. در حالیکه بیشتر از هشت میلیون تن در کشور بعنوان نیروی مستعد به کار محسوب می شوند مسئولین وزارت کار و امور اجتماعی می گویند که بیش از سه میلیون تن از بیکاری رنج می برند.

يكي از مهم ترين معضلات اجتماعي درافغانستان نبود كار و اشتغال در كشور مي باشد، بي كار در افغانستان در طي 10سال اخير به يكي از مهمترين دغدغه هاي اجتماعي تبديل گرديده است كه دولت افغانستان و نيز نهاد بين المللي در راستاي توسعه  بهبود اجتماعي درافغانستان تلاش مي كنند، نيز از حل آن عاجز آمده اند.

 براساس آمارهاي رسمي كه از سوي سازمان ملل درافغانستان انتشار يافته است بيش از 40 درصد مردان و بيش از 60 درصد زنان درافغانستان بيكار هستند. كساني كه آمار شان در ليست افراد شاغل يا صاحب كار قرار گرفته اند نيز كساني هستند كه بسياري از آنان شغل دايمي ندارند، بلكه در آمد كوتاه مدت يا منقطع دارند و دولت افغانستان اين افراد را جزء افراد بيكار به شمار نياورده اند، به عنوان مثال كارگران ساختماني سر چهار راه ها كه هر صبح گاه در سر هرچهار راه  بيش از هزار نفر منتظر كار مي مانند و از اين جمع فقط يك درصد شان در ان روز به كار مي روند و بقيه شان هم چنان بيكار به خانه بر مي گردند، دولت افغانستان همه اين افراد را جزء كارگران شاغل يا صاحب كار به شمار آورده اند، هم چنين افرادي را روزها به دست فروشي مشغول هستند و سركراچي و تبنگ چيزهايي را برفروش عرضه مي كنند در حالي درآمد انان در روز شايد كمتر از 50 تا صد افغاني باشند، اين افراد  جزء كساني قرار گرفته اند كه مشغول به كار هستند در حالي كه شاروالي به دليل راه بندان زياد و كثرت دست فروشان و ليلامي فروشان مجبور مي گردد، تا انان را از كنار سرك ها و جاده  و چوك ها جمع كنند تا سد معبر براي مردم و موتر ها ايجاد نكنند.

ازآنجایی که پدیده فقر برای مردم افغانستان پایانی ندارد، عده از هموطنان به امید این که شاید از دام فقر رهایی جویند راه مهاجرت و آوارگی را در پیش می گیرد. یک مطالعه تحقیقی جدید نشان میدهد که در حال حاضر يكي از دلایل عمده مهاجرت های فرامرزی از افغانستان به پاکستان، ایران و نیز به سوی کشورهای اروپایی  و استرالیا که معمولا نسل جوان کشور را شامل می گردد، به دلیل گریز از فقر و رسیده با آسایش نسبی بوده است. براساس گزارش کمشنری عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان در افغانستان، مردم بطور روز افزون بنابر مشکلات اقتصادی و اجتماعی از افغانستان مهاجر می شوند.

هرچند مهاجرت یکی از راهها و منابع ورود پول و سرمایه به داخل کشور به شمار می رود، اما مشکل اساسی برای افغانها این است که بیشتر آنان از کارهای مسلکی برخور دار نیستند و در عالم مهاجرت نیز با فقر و تنگ دستی و با خطرات و هراس های متعدد زندگی می کنند،براساس گزارش کمیساریای سازمان ملل بیشتر افغانها (64.7%) در عامل مهاجرت، عمدتاً در فعالیت های غیرمسلکی یا کمتر مسلکی، در کار های ساختمانی یا بخش زراعت مصروف کار می باشند.

اما در کنار این همه فقر گسترده مردم در افغانستان عده ای از ثروت مندان هستند که بیشترین در آمد را دارند و حتی گفته می شود معاش برخی از کارمندان دولتی با معاش کارمندانی که در کشور های اروپایی زندگی می کنند برابری دارند. از سوی دیگر مصارف نامعقولی که در مبارزات انتخاباتی به مصرف می رسد و یا مهمانی هایی که نامزد وزیران برای کسب رای به مصرف می رسانند و نیز دیگر مصارف غیر معقول، روایت گر این حقیقت است که دولت مردان بجایی این که گامی برای برون رفت از فقر و بیکاری در کشور بردارند، بیشتر غرق در معاملات و رقابت های شخصی یا پشت پرده هستند، تا به اهداف و خواسته شخصی خود برسند و مردم را فراموش کرده اند.


April 19th, 2011


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسايل اجتماعي